ناردونه من شیطون شده
سلاااااام به پسملی مامان
قند عسلم دیروز من و بابایی رو تو مطب سونو کلی ذوق زده کردی
همیشه من بعد از سونو از کارای شما و حرفای خانوم دکتر برا بابایی میگفتم ولی ایندفعه خود بابایی هم اوومد داخل تا شما رو ببینه
که ایندفعه برا ما سنگ تمووم گذاشتی
اولش که با یه دست انگشتای پاتو گرفته بودی یه لحظه که مامان خندش گرفت فوری دستت و گذاشتی تو دهنت و منو بابایی مردیم از خنده
یه لحظه چشامو بستم و بلند گفتم خدایا شکرت
و خانووم دکتر مانیتور رو بر گردوند سمت خودش تا راحت تر کارش و انجام بده
خدا روشکر خوب رشد کرده بودی تو هفته 29 ،1200 وزنت بوود
الهی مامان قربوونت بشه فرشته کوشولوی من
من و بابایی بی صبرانه منتظر اوومدنت هستیم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی